- رانده و مانده (دَ / دِ وُ دَ / دِ)
کنایه از شخص بدبخت وامانده.
- امثال:
- رانده و ماندۀ هفتاد و دو ملت، از همه جا رانده ومانده. (یادداشت مؤلف).
از اینجا رانده از آنجا مانده
- امثال:
- رانده و ماندۀ هفتاد و دو ملت، از همه جا رانده ومانده. (یادداشت مؤلف).
از اینجا رانده از آنجا مانده
